آبجي ريحانه گلم سلام .
ببخش كه اين چند وقت گرفتار بودم نتونستم بيام بهت سر بزنم . مطلبتو خوندم ، تو هم جواب منو بخون :
آغاز شادي تو بهار دل من است
اين خنده نيست ،جلوه خورشيد روز هاست
وقتي دلت به دامن غم چنگ مي زند
گريه مرا به بازي خود خيس مي كند
اين ضجه نيست ناله آرام بي صداست
رنگ بهار را ز دو چشمان من نگير
خوشيد از فراق تو دلتنگ مي شود
اين قصه نيست صحبت يك يار آشناست
***
اين شعر رو كه همين الان سرودم به تو تقديم مي كنم . اميدوارم كه كمكت منه تا باز هم لبخند بزني .
باي