ALL DAYS
TRY BY WINGS
DARKLY DAYS
CAME LIKE
DRY LAKE
MERRY TIME LOOK
MEADOWS WITH
DELIGHT
همه روزها می خواهند با بالهای شان پروازکنند.
روزهای تیره مانند در یاچهای خشک شده در رسید.
لحظات شیرین چون چمنزار لذت بخش است.
LIFE HASNT
TIME TO BARTER
HOLY STAR PASSING
FROM LIFE
OH GIVE ALL
US LOVE AND
BY HOPE LIVING
زندگی زمانی برای معاوضه ندارد
ستاره مقدس از زندگی عبور می کند
آه،به همه ما با امید ،زنده بودن و
عشق را هدیه کن .
نگاه تازه رویا هایم را به هم میزند
وخواب از چشمم می رباید
خاطره های مرده را به گور می سپارم
وکنار خستگی مفرط عشق را می بوسم
بر پیشانی این خاک بی بهانه
نامت را حک خواهم کرد بی که تردیدی
دستانم را بلزاند
از نهایت اتفاق می آیی .آفتاب وآینه به استقبال تو می آیند.بی شکبی تر از ابرهایم.کوبهانه ای تا دلتنگی ام را ببارم؟
هر صبح به جستجویت بر می خیزم وشب به گفتگو
با دلم می نشینم .شاید این آخرین جمعه ای با شد که بی شکوفه ام.
کاش می شد تورا احساس کرد
یا همچو پرستو در وجودت پرواز کرد
کاش می شد در تلاطم زمان
لحظه ای ایستادوتورافریاد کرد
کاش می شد ازواژه واژه عشق
جمله ای ساخت وتو را امضا کرد
همیشه بیادتم خودت میدونی
دوست دارم
منم روی زمینتنهاترین خاک خدا
همه تن در حسرت یه جای پا
جزیره ام
جزیره ای که همیشه تو غربتم
تو ندیدی که غریبه جزیره ؟
یه خاک تو آب اسیره
تنهام نزاری رهگذر من تشنه محبتم
همیشه تو حراس مرگ که روزی زیر آب نمی ره
منم تنهاترین جزیره روی زمین
تو میدونی درد منو غربت نشین
جزیره ای ژا بسته ام شده بن بست دنیای من
ای رهگذر شده مسموم دنیای من از بی کسی هوای من
به پیشگاه پاک ومقدست تقدیم میدارم
که بندگی بندگی فقط وفقط تو را سزد
آنچه دادهای بیش از شایستگی من است
که چه در خور بخشندگی توست
تمام کوچه های قلبم بن بست تکراری است
من از آبادی یک درد در دنیا خبر دارم
از ویرانی دلها نمی پرسمکه می دانم شبی در پای آن دیوار
آنمرد بارانی دلش تنگ است نمی دانم که خوابیدن کنار تکه ای چوب نورانی
ویابلعیدن خرچنگ در بشقاب نقره ارزش دارد؟
چرا دنیا نمی فهمه؟
کسی دیگر به بران ونسیم وشبنم وسوسن نمی گویند
که زیبایند
وزیبایی همان چشمان آبی رنگ خواب آلود هافتاده بر یک بستر سرد
خدایا باید به گردنهایمان قلاده آویزد
امیدی نیست در مرداب ناامنی فرو رفتیم چه بی پرواونامردانه
بریک عابرتن خسته می خندیم ***
(میشود راه دلت را به دلم باز کنی
بامن امشب غرل تازه تری ساز کنی
دیدگان من ودل خسته به دیوار بماند کاش همرازشوی راز دل ابراز کنی
دلم از دست بشر از غم بی هم نفسی کاشکی
با دل من یک سفر آغاز کنی
کوچه دل من بازبه بن بست رسید
می شود راه دلت را به دلمباز کنی )